20 دیماه سالروز شهادت امیر کبیر ...
میرزا محمد تقیخان فراهانی (زاده: ۱۱۸۶ هزاوه اراک، درگذشته: ۲۰ دی ۱۲۳۰ کاشان) مشهور به امیرکبیر، یکی از صدراعظمهای ایران در زمان ناصرالدینشاه قاجار بود.
امیرکبیر پس از این که با دسیسهٔ اطرافیان شاه از جایگاه خود برکنار و به کاشان تبعید شد، در حمام فین به دستور ناصرالدینشاه به قتل رسید. پیکر وی در شهر کربلا به خاک سپرده شده است.
اصلاحات امیرکبیر اندکی پس از رسیدن وی به صدارت آغاز گشت و تا پایان صدارت کوتاه او دنبال شد. مدت صدارت امیر کبیر ۳۹ ماه (سه سال و سه ماه) بود.
ادامه مطلب ...
فاجعه بزرگ قرن
در سال 1337 قمری فاجعه ای عظیم رخ داد و استعمار خارجی همراه با روشنفکران خود فروخته، مجتهد طراز اول تهران یعنی آیه اللَّه شیخ فضل اللَّه نوری را با بدترین وضع به چوبه دار آویختند. شیخ که در سن 68 سالگی به شهادت رسید خواهان مشروطه مشروعه بود و با مشروطه ای که با نظر غربزده ها و به دور از حقیقت اسلام باشد مخالفت شدید داشت. او به شهادت رسید امّا عبرت بزرگی گردید تا دیگر بار چنین جنایت هولناکی تکرار نگردد. اینک ماجرای شهادت آن فقیه شهید را نقل می کنیم:
ادامه مطلب ...شهید صدوقی:
در سال 56 به اتفاق آقای صدوقی و تعدادی از آقایان دیگر، تصمیم گرفتیم برویم به افرادی که در تبعید هستند، سری بزنیم. چون مقام معظم رهبری به ایرانشهر تبعید شده بودند، خدمت ایشان رسیدیم. به امامت آقای صدوقی نماز مغرب و عشا را خواندیم. من شنیده بودم که در سمت ایرانشهر، کفشهای خوبی تولید میشود، لذا تصمیم گرفتم به بازار بروم و یک جفت کفش بخرم. کارم یک الی دو ساعت طول کشید. به خانه آقای خامنهای تلفن زدم که دیگر آقای صدوقی و آقای خامنهای برای صرف غذا منتظر من نباشند و شام را میل کنند. وقتی برگشتم دیدم این دو بزرگوار هنوز مشغول بحث هستند. من وارد که شدم، آقای صدوقی به من گفت: "ماشاءالله، ماشاءالله این آقای سیدعلی آقا خیلی مُشتشان پر است. " صبح روز بعد رفتیم چابهار برای زیارت آقای مکارم؛ در این فاصله، اسم آقای خامنهای از دهان آقای صدوقی نیفتاد؛ از بس مجذوب ایشان شده بود.
بعد از زیارت آقای مکارم، گفتم کنار دریا برویم تا مدتی استراحت کنیم. ایشان گفت من میخواهم برگردم پیش آقای خامنهای و بعد حدود دو ساعتی با هم بحث کردند. از لحاظ علمی آقای خامنهای، مورد تأیید صددرصد آقای صدوقی بود.در زمان انقلاب، بین حزب جمهوری اسلامی و امام جمعه بندرعباس اختلافی در گرفت. آقای صدوقی به من گفتند تا درباره اختلاف آنها، گزارشی بیاورم. بعد از تهیه و دادن گزارش آن به آقای صدوقی، ایشان پرسیدند: کی به تهران میروی؟ گفتم فردا. ایشان پاکتی را به من دادند. پشت پاکت نوشته بود: "تقدیم به محضر مبارک آیتالله العظمی آقای خامنهای " پسر آقای صدوقی اعتراض کردند که آیا ایشان به مقام آیتاللهی رسیدهاند؟ آقای صدوقی از بالای عینک به پسرش نگاه کرد و گفت: "بله که آیتالله هستند. "(حجتالاسلام راشد یزدی)
بزرگترا خوب یادشون میاد......
داعش داشتیم زمانی که داعش مد نبود
خیلی از جوانتر ها شاید به یاد نداشته باشن یا ندیده باشن که در اوایل انقلاب و زمان جنگ تحمیلی داعشی های ان زمان در ایران دقیقا همین رفتار داعش را با مردم انجام می دادند ....
مجاهدین خلق (منافقین)با عملیات های کور و بمب گذاری بین مردم سربریدن و تکه تکه کردن اجزای بدن مردم و شنکنجه های وحشیانه امور خودشون رو میگذروندن حالا مظلوم نمایی به راه انداختن و خودشون رو خوب جلوه میدن مثل این میمونه چند سال بعد ابوبکر بغدادی بیاد از حقوق بشر دفاع کنه و خودشو یک بی گناه بدونه
«رضاشاه» فرزند «عباسعلیخان» از طایفهای در آلاشت از توابع سوادکوه مازندران و از مادری بیگانه و خارجی به نام «نوشآفرین» از مهاجرین قفقازی بود. این موسس سلسله پهلوی یکی از سلاطین ایران زمین است که از سرپرستی پدر و مادر بیبهره بود و کودکی و نوجوانی را در فقر و بیکسی گذرانید و از هرزهگری و تیلهبازی در کوچههای خاکی سنگلج به پادشاهی رسید!
ادامه مطلب ...