برداشت های سیاسی یک رزمنده سایبری

برداشت های سیاسی یک رزمنده سایبری

ما با ولایت زنده ایم .... تا زنده ایم رزمنده ایم
برداشت های سیاسی یک رزمنده سایبری

برداشت های سیاسی یک رزمنده سایبری

ما با ولایت زنده ایم .... تا زنده ایم رزمنده ایم

دست بوسی از جنس تملق

دست بوسی سیاسی


اگرچه بوسیدن دست علما و مراجع عظام  به نیت تبرک و نه تملق؛ ریشه در روایات اسلامی دارد، اما بوسیدن دست مقامات اجرایی کشور، حکایتی است که ریشه یابی آن می تواند در اصلاح فرهنگ کشور موثر باشد.  


آیت‌الله هاشمی رفسنجانی از اولین کسانی بود که بوسیدن دست وی به عنوان یک مقام اجرایی حاشیه‌ساز شد. سنتی نامیمون که در زمان رؤسای جمهور بعدی نیز اتفاق افتاد؛ با این تفاوت که واکنش هاشمی در مقابل افرادی که اقدام به این عمل می کردند مورد انتقاد واقع می‌شد.


گزارشی از بوسه های معروف بر دستان روسای جمهور/ خاطره شنیدنی از رهبر انقلاب

شاید جالب‌ترین بوسه بر دستان آقای هاشمی مربوط می‌شود به استاندار وقت کردستان "محمدرضا رحیمی" که بعدها در کسوت معاون اولی دولت دهم به بیان مکرر جملات مبالغه‌آمیز و خارق‌العاده! در وصف محمود احمدی‌نژاد می‌پرداخت.

پس از دوران ریاست جمهوری هاشمی، عکس‌های معدودی نیز از بوسیدن دست سایر رؤسای جمهوری منتشر شد که بعضاً واکنش‌های متفاوتی را به همراه داشت.
 
ادامه مطلب ...

بیداری اسلامی ، نابودی سلطه گران

 
افسران - مجسمه مسلمان
 
 
ﺍﯾﻦ ﻣﺠﺴﻤﻪ ﺗﻮ ﺍﺳﭙﺎﻧﯿﺎ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪﻩ
ﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺑﻪ ﺗﺼﻮﯾﺮ ﮐﺸﯿﺪﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺍﺯ ﻟﺤﺎﻅ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﻭ ﺭﺗﺒﻪ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺗﺮ ﺍﺯ ﻣﺴﯿﺤﯿﺎﻥ ﻭ ﯾﻬﻮﺩﯾﺎﻥ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ﮐﻪ ﻣﯿﺒﯿﻨﯿﺪ ﺯﯾﺮ ﭘﺎﯼ ﺁﻧﻬﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﺍﻣﺎ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﻧﺘﻘﺎﺩ ﺷﺪﯾﺪ ﯾﻬﻮﺩﯾﺎﻥ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ،ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﯿﺪ ﺩﻟﯿﻠﺶ ﭼﯽ ﺑﺎﺷﻪ؟
****
ﻛﺴﻲ که ﺍﻳﻦ ﻣﺠﺴﻤﻪ ﺭﻭ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺍﺯﺵ
ﭘﺮﺳﻴﺪﻥ : ﻫﺪﻓﺖ ﺍﺯ ﺳﺎﺧﺖ ﺍﻳﻦ ﻣﺠﺴﻤﻪ
ﭼﻴﺴﺖ ؟؟
ﺍﻭ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ ﻛﻪ ﻳﻬﻮﺩﻳﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎﻻﺗﺮﺍﺯ ﻣﺴﻴﺤﻴﺎﻥ ﻭ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﻣﻴﺨﻮﺍﻧﻨﺪ ﻭﻣﺴﻴﺤﻴﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﻣﻴﺨﻮﺍﻧﻨﺪ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻫﻤﻴﻦ ﻣﻦ ﺍﻳﻦ ﻣﺠﺴﻤﻪ
ﺭﺍ ﺳﺎﺧﺘﻢ ﺗﺎ ﺑﮕﻮﻳﻢ ﺁﻧﻬﺎ ﺳﺨﺖ ﺩﺭ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﻨﺪ !!!

ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﻴﺪﻥ ﺧﺐ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﻣﺠﺴﻤﻪ ﻛﻪ ﺗﻮ
ﭼﻴﺰﻱ ﺭﺍ ﺛﺎﺑﺖ ﻧﻜﺮﺩﻱ ﺟﺰ ﮔﻔﺘﻪﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ! ؛!!

ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ :
ﻛﺎفی است ﺁﻥ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ  ﺑﺮﺧﻴﺰﺩ
ﺁﻧﮕﺎﻩ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻣﻴﺸﻮﻳﺪ ﻛﻪ ﭼﻪ ﺑﻼﻳﻲ ﺳﺮ ﻳﻬﻮﺩﻳﺎﻥ ﻭ ﻣﺴﻴﺤﻴﺎﻥ ﻣﻲ ﺁﻳﺪ....!


این مجسمه مردم یهود را خشمگین ساخت علی رقم اینکه آنها بالای مسیحی و بالای مسلمان هستندچرا که دانستند که اگر مسلمان قیام کند سقوط خواهند کرد.

هاله نور آقـــای روحــــانی !


افسران - هاله نور


حسن روحانی در بیان خاطرات خود به یک رخداد عجیب در ماه محرم اشاره می کند که خاطره خوش آن لحظات هنوز در ذهن او باقی است.


این خاطره را مرور می کنیم:

«واقعه از این قرار بود که من در یک ماه محرمی روز دوازدهم موقع اذان صبح از خانه خارج شدم و برای نماز صبح به سمت مسجد پشت خندق [مسجد ولی عصر (عج) فعلی] رفتم. وارد حیاط مسجد شدم و در کنار حوضی که در سمت چپ قرار داشت نشستم و مشغول گرفتن وضو شدم. پدرم داخل مسجد رفته بود و نماز جماعت صبح هم شروع شده بود. من همان طور که کنار حوض نشسته بودم و در حال وضو بودم احساس کردم که یک مرتبه حیاط روشن شد مثل این که نورافکنی به تابش درآمده باشد. در آن حال حس کردم نور از بالا می تابد سرم را بلند کردم و یک شی نورانی را که تقریبا مکعب مستطیل بود و حدود دو متر طول داشت و عرض و ارتفاع آن هم حدود یک متر بود، دیدم که از بالا به سمت داخل حیاط مسجد به آرامی در حال فرود آمدن است. احساس می کردم افرادی در این هودج نورانی نشسته اند ولی چیزی جز تلالو نور نمی دیدم.بعد دیدم که آن شی نورانی در شمال شرق حیاط مسجد فرود آمد.

آنگاه پس از چند دقیقه توقف بلند شد و به حرکت درآمد. در هنگام برخواستن هودج علی رغم این که برای نماز صبح می خواستم داخل مسجد بروم بی اختیار دنبال آن به راه افتادم و دیدم پس از عبور از تکیه پشت خندق به تکیه بعدی یعنی تکیه بیرن دژ رفت و در وسط آن تکیه فرود آمد.فاصله این دو تکیه شاید حدود ۲۰۰ متر بود. پس از آن دوباره هودج بلند شد و در فضا به راه خود ادامه داد و من هم در کوچه آن را می دیدم. هودج به سمت شرق (سمت مشهد) حرکت کرد و بعد از چند دقیقه از نظرم غایب شد. در حالی که احساس عجیبی به من دست داده بود و از خود بی خود شده بودم، احساس یک شعف بی نظیر معنوی توام با کمی ترس و وحشت داشتم. پس از این ماجرا به سمت مسجد بازگشتم وقتی به مسجد رسیدم نمازجماعت صبح تمام شده بود. همان وقت در ذهن کودکانه ام به نظرم آمد که ارواح مطهر معصومین و فرشتگان به این هودج آمده اند و به این تکیه ها که محل عزاداری سالار شهیدان بود سر زدند.

این ماجرا خیال نبود در بیداری اتفاق افتاد و کاملا آن را به چشم دیدم.»

خاطرات دکتر حسن روحانی؛ انقلاب اسلامی (۱۳۵۷-۱۳۴۱) - صفحه۴۵